دیروز از استرس انتخاب واحد ساعت نه بیدار شدم و دیگه نتونستم بخوابم و همش به این فکر میکردم که اگه ژنتیک رو برندارم باید به ترم ۹ام سلام بکنم چون کمتر درسی توی سال های دیگه هست که پیش نیازش این درس جذاب نباشه، دیگه حتی صبحونه هم از گلوم پایین نرفت و به زور یه تیکه نون خوردم که نمیرم ، ساعت دوازده شد و مثل همیشه از قبل کد اولین درس رو کپی کردم که وقت نکشم، باورم نمیشه تا رفتم برای انتخاب ژنتیک فقط هفتا ظرفیت مونده بود و شانس آوردم بهم رسید و دیگه استرس گرفتم که اگه همین وضع باشه برای بعدیا هیچی بهم نمیرسه و توی پنج دقیقه کل انتخاب واحد رو جمع کردمو خداروشکر هرچی خواستم بهم رسید و این ترم تنها چیزی که بهش توجه نکردم اسم استادها بود و از شانس مثل اینکه بدترین استاد ها بهمون افتادن حالا امیدوارم دروغ باشه و بهمون نمره خوب بدن:)برای معارف هم میتونستم یکی دیگه بردارم ولی چون هنوز دوتا از درسام نمره ندادن بیست و چهارواحدم باز نشد حالا امیدوارم برای تکمیلی اون دوتاهم بزارن و بتونم یه معارف دیگه بردارم.
از درس های این ترمم خیلی خوشم میاد و ذوق دارم برای شروع کلاسام (سلول های بنیادی،بافت شناسی، کشت سلول،متون تخصصی،ژنتیک)اما ندای توی گل گیر کردن آخر ترمی هم دارم میشنوم چون امتحانا دقیقا پشت سرهمه و حتی دوتا از درسام که توی یک روزه و یکمم ساعت هاش باهم تداخل دارن اما اگه برنمیداشتم دیگه معلوم نبود کی ارائه میشدن، در کل بد نبود نوزده واحدم پر شد و شنبه یکشنبه و پنجشنبه میرم دانشگاه دوشنبه هم که زبانمون انلاینه و سه شنبه هم یه اندیشه دو دارم که زیاد مهم نیست اوکیه.
یه تصمیمی که گرفتم اینکه از همون هفته دوم از صبح برم دانشگاه روزهایی که کلاس ندارم و توی کتابخونه کارهام رو بکنم چون اصلاااا توی خونه هیچ کاری نمیکنم و وقتی بیرونم اصلا خسته نمیشم و حتی وقتی برمیگردم هم انرژیم بیشتر میشه^^ حتی دیگه باید برای ارشدمم جدی تر بخونم چون منابع زیاد و استرس منم زیاد و معدل کارشناسی هم مهم برای همین این دوسال آخر باید به قولی خودمو پاره کنم تا بتونم نمره های خوب و یه رتبه خوب بدست بیارم:))
امیدوارم پلن هام نتیجه بده همین...